علامت سوال

یادداشت های شبانه

علامت سوال

یادداشت های شبانه

عدالت

چند وقت پیش

از وقتی یادش میومده داشته کار می کرده. طفلکی هنوز مدرسه نمیره. تو خیابونا با یه قوطی که همش دود می کنه راه میره تا بلکه بتونه زنده بمونه.

دیروز

دیروز داشت رو ساختمون کار می کرد.

امروز

إ ٬ نیست!!!٬ دیروز یه آجر خورد تو سرش مرد.

کی بهش ظلم کرده٬ پدرش یا مادرش یا کل بشر یا شایدم!!!!

طفلکی چقدر براش سخت بوده وقتی بچه های دیگرو می دیده که می تونن فقط زنده نباشن٬ زندگی هم کنن.

باید شاکی باشه یا خدا رو شکر کنه؟                       

 

نظرات 3 + ارسال نظر
باغ رویاها شنبه 3 دی‌ماه سال 1384 ساعت 10:35 ق.ظ http://www.baghroyaha.blogsky.com

چشمان بارانیم را به اوج آبیها دوخته ام

و هر کلامی را در بی کران ذهن رها کردم .

اما تو را بهاری تر از آن دیدم که

سیب های سرخ عشقم را کنار لحظه رویایی تو بچینم
سلام . خوبی؟ متن رو خوندم . معلوم آدم با احساسی هستی . امیدوارم هرجا هستی موفق و در پناه حضرت مهر باشید

نظرت درباره سوال آخرش چیه؟

اطهر شنبه 3 دی‌ماه سال 1384 ساعت 11:07 ق.ظ http://brightfire.blogsky.com

گفته بودم چو بیائی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیائی

؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نظرت درباره سوال آخرش چیه؟

سیامک دوشنبه 3 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 01:08 ب.ظ http://khaneieghoghnoos.blogfa.com

سلام دوست عزیز من اسم مستعارم هم اسم شماست بابت متنتان باید بگویم تنفر انگیزترین واژه برای من نام انسان است نامی که در اذهان دیگران نماد صفات خوب و پسندیده است برای من نام جانوری است که از آغاز پیدایش تا اکنون بیشتر از هر جانداری در حق همنوع خودش ظلم و جفا کرده .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد